آیین نوزایی طبیعت
Authors
abstract
این نگرش همیشگی که گویا تخت جمشید، گروهی کاخ باشکوه است که به انگیزة نمایش قدرت سیاسی و خشنودی خاطر شاهانه بنا شد، زادة اندیشة اروپایی است. تخت جمشید در حقیقت زیارتگاه ملی مقدسی بود که وقف هدف ویژهای شده بود : ساخت پایگاه استواری برای برقراری جشن های بهاران یا نوروز که در آن از طریق تمام منابع تظاهرات نمایشی، از قدرت های آسمانی اعطای فراوانی و حاصل خیزی طلب می شد. و همچنین نادرست ترین نامی که تاکنون بر روی تخت جمشید گذاشته شده، واژة یونانی «پرسپولیس» است که به معنی «شهر پارسی» است. این واژه نمایان می کند که یونانیان کوچک ترین آگاهی و یا دیداری از این پایگاه نداشتهاند، و تنها یاد و شکوه آن را دورادور از زبان گردشگران و سیاحان هم میهن خود میشنیدند، و به همین انگیزه این «کاخ» مجلل و بزرگ هخامنشی را «شهر» می پنداشتند. حتی «کتزیاس» یونانی که سال ها پزشک «پروشات» ملکة ایران و همسر داریوش دوم هخامنشی و همچنین پزشک اردشیر دوم بوده، هیچ گونه سخن و نامی از تخت جمشید به میان نیاورده و در این باره خاموش مانده است. از سوی دیگر عهد عتیق (تورات) نیز با آنکه از کاخ های شوش و همدان سخن رانده، دربارة تخت جمشید همچنان خاموشی را پیشة خود ساخته است. اینها همه انگیزهای است بر آنکه نه تنها تخت جمشید شهر نظامی یا پایتخت برتر هخامنشیان نبوده، که یونیان نیز آگاهی درستی از آن نداشته و نمی دانستند که تخت جمشید تنها یک زیارتگاه مذهبی و یک بنای سمبولیک است. کاربرد راستین تخت جمشید تنها در دو هنگامه از سال بود : نوروز و مهرگان. این دو هنگامه تنها زمان هایی بودند که در آنها شاهنشاه به گونة رسمی در تخت جمشید دیده می شد و در آن بار عام (دیدار همگانی با شاه) انجام می گرفت. تخت جمشید بیش از هر چیز، همانند یک پرستشگاه، رصدخانه یا کاخ بهاره است که در آن تنها جشن های نامبرده و کوشش های علمی و ستاره شناسی پیرامون برگزاری این دو جشن به پا میشده است.
similar resources
تقابل فرهنگ و طبیعت در آیین تعزیه
یکی از ویژگیهای رویکرد ساختارگرایی در تحلیل متن توجه به تقابلهای دوگانه است. درحقیقت تقابل بین فرهنگ و طبیعت نوعی ساختار محسوب میشود، بر این اساس دو سوی این تقابل اغلب در حین اجرا در رابطۀ سیال، تنشی و دیالکتیک قرار دارند که رابطهای سلبی و هم ایجابی است. بنابراین، از این منظر میتوان گفت که در آیین تعزیه، فرهنگ و طبیعت درهم آمیختهاند و پیوسته همدیگر را تعریف میکنند. تعزیه فینفسه پدیده...
full textمرگ به مثابه تشرف(نوزایی)...
آیینهای مرتبط با مرگ در فرهنگهای گوناگون، صرفاً نوعی مراسم کلیشهای نیست، بلکه حاوی مضامین و نمادهای مذهبی و اساطیریای است که نشاندهندۀ گفتمانهای حاکم بر آن فرهنگ است. آیینهای مرگ، اگرچه در حوزه تمدنی هلیلرود، مانند سایر نقاط ایران، تحت تأثیر گفتمان مذهبی- اسلامی شکل گرفته، امّا در ضمن این آیینها، باورها و رسومی وجود دارد که در عین اشتراک با فرهنگهای دیگر، نشانگر نوعی اعتقادات اساطیری اس...
full textپیوندهای آیین خنیاگری با آیین جوانمردی
به نظر می رسد برای موسیقی دانان فتوت نامه ای نوشته نشده است. این نبود احتمالی را می توان چنین تفسیر کرد که اهل این هنر یک صنف به شمار نمی رفته اند؛ نیز این گمان دور از ذهن نیست که اگر صنف موسیقی دان در عمل وجود داشته، منع مذهبی و حرمت غنا مانع از نوشتن فتوت نامه برای آنان بوده است. اما در برخی رسالات موسیقی، بخشی به «نصایح موسیقاری» یا شیوه «سلوک این فنّ شریف» یا «آداب مجالس» اختصاص دارد که به پ...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
مجله علمی-ترویجی منظرPublisher: مرکز پژوهشی هنر، معماری و شهرسازی نظر
ISSN 2008-7446
volume 1
issue 5 2010
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023